پاسخ خودآزمایی های ادبیات فارسی اول دبیرستان(متوسط دوم)
welcome to behtardownload
مرجع دانلود و آموزش

 

                        پاسخ خودآزمايي هاي ادبیات فارسی (1)                                                         

پاسخ خودآزمایی ھای ادبیات فارسی سال اوّل دبیرستان (پاسخ خودآزمایی ھا)

پاسخ خود آزمایی ھای ادبیات اول
درس اول صفحه ی ۶
١- سزاوار ، خوش گوار- نیستی ، ھستی – خواری ، سروری – زیبنده ، درخورنده – گزید ، رسید
– بازپسین ، پیشین – بندی ، پندی – راه نماینده ، آگاھاننده – ستوده ، شنوده – کار ، خار .
٢- ارجمند گرداننده ی بندگان از خواری ، درپای افکننده ی گردن کشان از سروری .
٣- دعا می کند تا دنیا برقرار است بر پیامبر و خاندانش درود باد.
۴- علم ناقص و جزیی ما را به دریای بی پایان علم و معرفت خود متصل کن .
۵- زیرا با گستاخی خود نشان می دھد معرفت حضور در بارگاه خداوندی را ندارد و از بین بردن
غرور راکه لازمه بندگی است به جا نیاورده است .

 

درس دوم – ادبیات حماسی (رزم رستم وسھراب ( ١) ) صفحه ی ١۴
١- بیت ھای : چویک ماه شد، ھمچو یک سال بود برش چون بر رستم زال بود
چوده سال شد زان زمین کس نبود که یارست با وی نبرد آزمود
٢- پسر پدر را بکشد و سپس سھراب نیز به دست فرستادگان مخصوصش کشته شود و به این
طریق دشمنان جدی او از بین بروند.
٣- کاووس را از تخت بردارد و پدرش ، رستم را به جای او بنشاند و سپس به توران آمده
افراسیاب را نیز از تخت به زیر کشد.
۴- افراسیاب

 

درس سوم – رزم رستم و سھراب ( ٢) صفحه ٢٠
١- سرنوشت : زیرا از دید سازندگان داستان حکم سرنوشت تغییر ناپذیر است ، به گفته ی
سھراب : چنین رفت و این بودنی کار بود.
افراسیاب : زیرا با فرستادن دوتن از فرماندھانش (ھومان و بارمان ) مانع از شناسایی پدر وپسر
شدند .
کاووس : به علت انتقام از رستم نوشدارو نمی فرستد .
رستم : زیرا با وجود اصرار وپافشاری سھراب ، نام خود را نمی گوید .
سھراب : به علت جوانی و خامی با ساده دلی از رستم فریب می خورد وخود را معرفی نمی
کند .
٢- تکلیف دانش آموزی
٣- نوش دارو، داروی شفابخشی بود که کاووس آن را در اختیار داشت، بعد از این که رستم
پھلوی سھراب را می درد گودرز را نزد کاووس می فرستد و از او نوشدارو طلب می کند اما
کاووس از فرستادن دارو خودداری می کند زیرا با خود می گوید اگر سھراب بھبودی یابد پدر و
پسر خطری جدی برای ما پیش می آورند – وقتی رستم از زابل فرا خوانده می شود در آمدن
درنگ می کند و کاووس از این گستاخی برآشفته می شود و به گیو فرمان می دھد که رستم را
بردار کند و رستم با شنیدن این سخنان خشمگین می شود و با پرخاش به او از درگاه بیرون می
آید و عاقبت بزرگان با التماس او را برمی گردانند ، لذا کاووس با خود فکر می کند وقتی سھراب
بھبودی یابد رستم بدو پشت گرم شده و دیگر بدو وقعی نمی نھد – رستم پس از شنیدن پاسخ
منفی کاووس خود برای گرفتن دارو به راه می افتد اما ھنوز راھی نرفته بود که خبر می دھند
سھراب درگذشته است .
۴- صفحه ی ١٧ - مصراع اول بیت : زدش بر زمین بر به کردار شیر بدانست کاو ھم نماند به زیر
ومصراع دوم بیت: چوبشنید رستم ، سرش خیره گشت جھان پیش چشم اندرش تیره گشت
۵- چون اجل ومرگش فرا رسیده بود توانایی ایستادگی در مقابل رستم را نداشت .
۶- صفحه ی ١۵ : به سھراب گفت ای یل شیر گیر کمند افکن و گرد و شمشیر گیر
دگرگونه تر باشد آیین ما جز این باشد آرایش دین ما
وصفحه ١۵ و ١۶ کسی کاو به کشتی نبرد آورد سر مھتری زیر گرد آورد
نخستین که پشتش نھد بر زمین نبرد سرش گرچه باشد به کین
صفحه ١٧ : کنون گرتو درآب ماھی شوی وگرچون شب اندر سیاھی شوی
وگرچون ستاره شوی بر سپھر ببری ز روی زمین پاک مھر
بخواھد ھم از توپدر کین من چو بیند که خاک است بالین من
وصفحه ی ١٧ : از این نامداران گردن کشان کسی ھم برد سوی رستم نشان
که سھراب کشته است و افکنده خوار تورا خواست کردن ھمی خواستار
ودو بیت پایانی ھمین صفحه (صفحه ١٧ ) نیز موقوف المعانی اند.
٧- در مثنوی ھر بیت قافیه ای مستقل دارد و برای سرودن مطالب طولانی و داستان مناسب
است در حالی که قافیه درغزل در پایان مصراع اول و مصراع ھای زوج می آید و معمولاً ابیات غزل
بین (( ۵ تا ١۵ )) است و محتوایی عاطفی دارد.

behtardownload.loxblog.com

درس چھارم میر علم دار صفحه ٣٣
١- ابیات زیر نارسایی قافیه دارد: صفحه ٢۶ بیت یازده چه تقصیر دارند طفلان من / که درپای آب
روان جان دھند . صفحه ی ٢٧ - بیت دو : مگر کنی به جھان بیعت یزید قبول / دھیم آب به طفلان
تو دراین میدان
و بیت چھار = یارب به برادر به چه سان عرض نمایم گویم چه به آن شاه ؟ بود لال زبانم
صفحه ٢٨ بیت ١(یک ) = برادر جان ، زجا برخیز وآور ذوالجناح امروز / که از بھر جھاد اھل کین
گردم سوار امروز
صفحه ٢٩ - بیت ده = خدا ناکرده گرما را ز یک دیگر جدا سازند / نه من روی تو را بینم ، نه تو روی
مرا دیگر
صفحه ٣١ بیت ٧و ٨ امیر جھان الحذر ، الحذر / زعباس ، شیر ژیان ، الحذر
برس داد لشکر که از دست رفت / سیه شد جھان ، الحذر ، الحذر
و بیت ده : اگر به قطره ی آبی لبش کند سیراب / دگر به جنگ سپه کس نماند از اشرار
٢- صفحه ٣١ بیت پنج : شمر حضرت عباس و امام حسین (ع) را ((مطلع نورین )) می داند و در
ھمین صفحه عمرسعد در بیت شش ، امام حسین (ع) را ، امام زمان خویش می خواند و دربیت
ھفت حضرت عباس را شیر ژیان می داند.
١- تفاوت در معنای لغوی تعزیه و نمایش است : تعزیه یعنی عزا داری و نمایش یعنی نمایش -٣
دادن یا نمود یافتن
کاری است . تعزیه ، گونه ای از نمایش مذھبی است .به ویژه نمایش وقایع کربلاست .
٢- فرم وشکل تعزیه ، برخلاف نمایش فاقد پیچیدگی است و از ساختی سطحی و تک بعدی
برخوردار است به
گونه ای که اجرای آن را بسیار ساده می سازد و به ھمین سبب صحنه را به سھولت می توان
به وجود آورد یا
تغییر داد .
٣- درتعزیه شخصیت نمایشی وجود ندارد، بلکه شخصیت ھا کاملاً شناخته شده ھستند . لذا
گفت و گوی نمایشی در تعزیه وجود ندارد. درواقع نوعی شبیه خوانی و نقالی است و به دلیل
شناخته بودن ، تماشاگران با آنان به راحتی ارتباط برقرار می کنند.
۴- درتعزیه گریم یا اصلاً وجود ندارد یا درحدی بسیار ساده مطرح است .
۵- لباس ھا در تعزیه معمولاً در دو رنگ قرمز وسبز است درحالی که در نمایش لباس ھا بسیار
متنوع است .
۶- زبان و بیان در نمایش تابع عوامل متعدد موجود در نمایش است ، درحالی که در تعزیه بیان ،
محاوره ای و عامیانه است .
۴- تکلیف دانش آموزی

 

درس پنجم – سمک و قطران
١- سوگند خوردن به نان و نمک مردان و به صحبت جوان مردان – پای بندی به عھد وپیمان و
سوگند
٢- شیر آمدی یا روباه ؟
٣- به عنوان ضمانت و پشتوانه ی عھد و پیمان و سوگند .
۴- آتشک
۵- صفحه ٣٨ - بند دوم سطر چھارم : توکیستی و از کجا می آیی و به کجا می روی ؟
و بند پایانی سطر اول : او را دل تنگ دیدم . گفتم : ای پھلوان ، چرا دل تنگی ؟
صفحه ی ٣٩ سطر آخر : ھردو باھم عھد کردند .
صفحه ی ۴٠ – بند دوم : قطران گفت : ای آتشک ، شیر آمدی یا روباه ؟ سطر بعد : قطران نگاه
کرد و سمک را دید.
بند آخر – سطر اول – ھردو برخاستند و به خیمه ی قطران آمدند. قطران را دیدند بی ھوش افتاده
. سمک گفت : ای آتشک او را چگونه ببریم ؟
صفحه ی ۴٢ سطر اول – گفتند : این شخص دیگر کیست ؟ گفت : او برادر من است .
۶- سیاست بود . سمک و قطران دشمن ھم بودند و نقشه کشیدن برضد دشمن سیاست
است و سمک ھیچگاه به قطران قولی نداده بود که بعد با پیمان شکنی به او خیانت کرده باشد.
٧- آتشک عاشق دلارام است و فردی فرصت طلب است که به محض این که متوجه می شود
سمک می تواند او را به محبوبش برساند به راحتی به امیر خود خیانت می کند .
٨- فرو بریم : برپا کنیم . قفا زدن : سیلی زدن ، پس گردنی زدن .
٩- می گویند یک مرغابی در آب تصویر (نور) ستاره می دید ، خیال کرد ماھی است . قصد کرد آن
را شکار کند ولی چیزی پیدا نکرد. وقتی چند بار امتحان کرد و نتیجه ای نگرفت ، (آن کار را ) رھا
کرد . روز دیگر ھربار در آب ماھی می دید تصور می کرد ھمان روشنایی روز قبل است و شکار
نمی کرد و نتیجه ی این تجربه آن بود که تمام روز گرسنه ماند.
١٠ - گو

 

درس ششم داستان خیر و شر صفحه ی ۵٠
١- خیر .
٢- کشاکش ھمیشگی نیکی و بدی و حاکمیت خوبی ھا و این که سرانجام نیکی رستگاری و
عاقبت بدی تباھی و نابودی است .
٣- زیرا شر به سبب بدجنسی تصور می کرد که خیر مروارید خود را بعداً پس می گیرد لذا گفت
باید چشم ھایت را ببخشی که ھرگز نتوانی آن را پس بگیری .
۴- ھردو داستان کشاکش نیکی و بدی را نشان می دھد و مثل این داستان ، در آن جا نیز ھابیل
نماد خوبی و قابیل نماد شر و ستمگری است .
۵- گوھر اول : ھمان لعل و گوھر است که شر آن را از خیر می دزدد و گوھر دوم استعاره از خیر
است .
۶- تکلیف دانش آموزی .
٧- داستان ((مرد ونامرد)) که اصل آن از کتاب ھزار ویک شب است و آقای مھدی آذر یزدی آن را
بازنویسی کرده است و داستان بینوایان رویارویی ژان والژن و ژاور و داستان ھابیل و قابیل .
٨- سعی کن تا می توانی در پی کسب علم و دانش باشی زیرا این گوھر گرانقدر در انتظار تو
نمی ماند.
آینه ات را جلا ببخش تا نور حق در آن تجلی کند. (آینه استعاره از دل )

 

درس ھفتم طوطی و بقال صفحه ی ۵۴
١- پیام این دو بیت با پیام درس یکسان است ، ھردو به قیاس نابه جا اشاره دارند. مردان حق و
انسان ھای معمولی ظاھری یکسان دارند درحالی که تفاوت آن دو بسیار است . ھمان طور که
تلفظ شیر درنده با شیر خوردنی یکسان است ولی ھرکدام ماھیتی جدا دارند.
پس نباید مردان حق رابا سایرین مقایسه کنیم وبامعیارھای خود،آنان رابسنجیم چون در آن صورت
به خطا رفته ایم .
٢- دو بیت پایانی در حقیقت نتیجه ی تمثیلی است که مولوی از داستان خود گرفته است :
ھزاران پدیده ی ھمانند وجود دارد که تفاوتشان بسیار است ، بسیار آدم ھای ناپاک و زشت و
شیطان صفت وجود دارند که به ظاھر عابد و زاھد جلوه می کنند و مردم فریب ظاھرشان را می
خورند پس نباید دیدی سطحی داشت و انسان ھای وارسته را با آدم ھای ناپاک قیاس کرد.
٣- زیرا کار طوطی و مرد جولقی ھیچ ارتباط و سنخیتی با ھم نداشت و قیاسی نابه جا بود.
۴- الف ) قیاس کافران و جادوگران بارگاه فرعون که خود را با حضرت موسی (ع) مقایسه می
کردند و می خواستند با او مقابله کنند درحالی که جادوگران با مکر وجادوگری توانستند ریسمان
ھایی را چون مار به حرکت درآورند ولی عصای موسی با اشاره و قدرت خداوند به اژدھایی تبدیل
شد و ھمه بساط جادوگران را بلعید. گمراھان و غافلان بین معجزه ی پیامبران و سحر ساحران
فرقی نمی نھند.
ب) قیاس مسیلمه ی کذاب که خود را با پیامبر برابر دانسته ادعای نبوت کرد درحالی که پیامبر به
بالاترین مرحله رسید و در شمار بالاترین انسان ھا قرار گرفت و مسیلمه در تاریخ به دلیل کثرت
دروغگویی به صفت کذاب شھرت یافت .

behtardownload.loxblog.com

درس ھشتم (( گل ھایی که در نسیم آزادی می شکفد )) صفحه ی ۶۴
١- انقلاب اسلامی ایران و ایثار و از خود گذشتگی مردم در آن دوران .
٢- ھردو یک پیام و مفھوم را می رساند. خون و ایمان دریک سو نماینده ی معنویت و تفنگ و
شمشیر در سوی دیگر نشان خشونت ، بیانگر این مسئله است که معنویت ، شھادت و ایمان بر
خشونت ، ظلم و استبداد و شمشیر پیروز است جمله ی اول مربوط به انقلاب اسلامی و عبارت
دوم تصویر قیام عاشورای حسینی است با این که امام حسین (ع) به شھادت رسیدند اما پیروز
حقیقی این میدان ایشان بودند .
٣- با فرا رسیدن آزادی ، ھنر و ذوق و استعدادھای مردم شکوفا می شود.
۴- ھنرمندان خود را با انقلاب مردم که چون قطاری سریع به جلو می رفت ھمراه و منطبق کردند.
۵- مردم را راھنمای ھنرمندان می داند.

 

خودآزمایی درس خط خورشید صفحه ی ۶٧
١- شب : نماد حکومت ظلم و ستم و استبداد ، آسمان : خوبی ھا و پاکی ھا ، فصل خزان :
دوران ستم ، ستاره و شھاب : مبارزان راه آزادی ، ھوای مه آلود: فضای شبھه ناک ستم ، پاک
کن : مزدوران حکومت نور: امام خوشید : آزادی
٢- قالب نیمایی یا آزاد
٣- گاھی شھابی مشق ھای شب آسمان را خط می زد . پاک کن ھایی از ابر تیره – خط
خورشید را پاک می کرد . خون خورشید آتشی در شفق زد.
( ممکن است تصور شود وقتی شھاب نماد مبارزان است دیگر نمی تواند تشخیص باشد .
درحالی که وقتی کلمه ای نماد باشد دامنه ی گسترده ای را دربر می گیرد از جمله معنی
واقعی خود عبارت نیز می تواند تعبیر شود و لذا می تواند تشخیص محسوب شود.)
۴- امام خمینی با رھبری مردم و انقلاب اسلامی ، سرنوشت وطن را دگرگون ساخت و مسیر
تاریخ این سرزمین را متحول نمود.
۵- درشعر (( آب زنیدراه را )) از مولوی :
باغ سلام می کند، سروقیام می کند / سبزه پیاده می رود غنچه سوار می رسد کلمات باغ ،
سرو ، سبزه و غنچه مراعات نظیر دارد. و بیت ھفت بین کلمات شراب ، خراب و مست و خمار
مراعات وجود دارد ودرشعر خط خورشید بین کلمات دفتر ، حرف ، صفحه و در صفحه ی بعد بین
مشق شب و خط زدن و پاک کن و بین نور ، خورشید ، آتش ، شفق و شرق مراعات نظیر وجود
دارد.

 

درس نھم دریادلان صف شکن صفحه ی ٧۴
١- ازحاشیه ی اروندرودوبه دست جوانانی که درحاشیه ی اروندرودگرد آمده اند و آماده ی ھجوم
به دشمن اند.
٢- در جبھه ھا ھمه ی چیزھای معمولی ، حقیقتی دیگر می یابند و اشیا گویی گنجینه ھایی از
رازھای شگفت خلقت ھستند.
٣- تکلیف دانش آموزی .
۴- بعضی ھا وضو می گیرند و بعضی دیگر پیشانی بندھایی را که رویشان نوشته اند ((زایران
کربلا)) بر پیشانی می بندند . بعضی دیگر از بچه ھا گوشه ی خلوتی یافته اند و گذشته خویش
را با وسواس یک قاضی می کاوند.
- بچه ھای مھندسی آخرین کارھای مانده را راست و ریس می کنند و …
- بچه ھا ھمان بچه ھای صمیمی وبی تکلف ومتواضعی ھستندکه ھمیشه درمسجدونمازجمعه
ومحل کارت می بینی.
- آن روستایی جوانی که گندم وبرنج و خربزه می کاشته ، امشب سربازی است درخدمت ولی
امر و … .
۵- از کرخه تا راین ، خط آتش ، بوی پیراھن یوسف – برج مینو ، سجاده ی آتش ، سریال(( لیلی
با من است)) که به شکل فیلم سینمایی نیز در آمده است.
۶- صفحه ٧٣ = در معرکه ی قلوب مجاھدان خدا ، آرامشی که حاصل ایمان است ، حکومت دارد.
و صفحه ی ٧٢ - صف طویل رزمندگان تازه نفس – با آرامش و اطمینانی که حاصل ایمان است-
وسعت جبھه ی فتح را به سوی فتوحات آینده طی می کنند.
٧- امروزه به معنی پیشوا و جلودار و رھبر سردسته به کار می رود ، در گذشته ١- در ھیئت ھای
مذھبی به کسی که بین نوحه خواندن یا سینه و زنجیر زدن با صدایی بلند یا حسین ، یا شھید و
… می گوید. ٢- در فرھنگ معین آمده است:سردم : ١- محل اجتماع درویشان ،خانقاه ٢- اتاقی
چوبی که دردھه ی عاشورانزدیک مسجد یا تکیه برپا می کردند و آن را با شمایل ائمه و بزرگان و
قالیچه ھا و لوازم درویشی می آراستند و شب ھا از واردین پذیرایی می کردند و … ٣- (زورخانه)
محلی سکو مانند که مشرف بر گود است و مرشد بر آن قرار گیرد و ھمراه ضرب ، ورزش را
رھبری کند .
می توان نتیجه گرفت که سردم دار به کسی گفته می شود که خانقاه دار و یا فردی باشد که
مسؤول آماده کردن اتاق چوبی نزدیک مسجد یا تکیه باشد و یا کسی که در زورخانه آن محل را
برای مرشد برپا می کرده است و با ظرف سردم که ظرفی برنجی بوده است انعام و پاداش
مرشد را جمع آوری می کرده است .

 

خودآزمایی شعر پاسخ صفحه ی ٧۶
١- این رسم ایرانی که به ھنگام سفر مسافر را از زیر آیینه و قرآن عبور می دھند و مقداری آب
نیز پشت سر او می ریزند .
٢- نھاد این مصراع ((مادر)) است . منظور این است که مادرم با آوردن قرآن و آیینه و آب صفا و
پاکی و روشنایی معرفت و ایمان را در قلب من وارد می کند.
٣- چراغ نماد ایمان ، استقلال ، آزادی ، فرھنگ ، وطن و خلاصه ی ھمه ی خوبی ھا باشد .
۴- با تمام دل خود می گویم .
۵- آماده شدن برای مبارزه با دشمن .
۶- شعر سنتی دارای وزن و قافیه است و طول مصراع ھا با ھم برابر است ولی در شعر نو ، تنھا
شاخه ی نیمایی آن وزن دارد (شاخه ھای دیگر آن مثل شعر سپیدو انواع دیگر آن وزن عروضی
ندارد)
قافیه نیز در شعر نو جایگاه مشخصی ندارد و شاعر ھرجا ضرورت شعر ایجاب کند از آن استفاده
می کند و طول مصراع ھا نیز کوتاه و بلند است و از ھمه مھم تر این که محتوای اشعار نو بسیار
گسترده و متنوع است .

 

درس دھم ھدیه ی نا تمام خودآزمایی صفحه ی ٨۴
١- پدر نیک با چاره اندیشی و سخنان به موقع خود رابطه ی عاطفی بین مادر و فرزند را تشدید
کرد آن جا که نیک به علت تحقیر شدن ھدیه اش گریه می کرد سطل را از دست او گرفته مفید
بودن آن را ستود و با تمیز کردن آشپزخانه ارزش استفاده از زمین شوی و سطل را نشان داد و با
گفتن این که قسمت دیگر از ھدیه ی نیک این است که از این به بعد او کف آشپزخانه را خواھد
شست ھدیه ی نیک را به ھدیه ای واقعی و یک کمک مؤثر به مادر بدل کرد و با این تدابیر مادر را
از دریافت ھدیه اش خوش حال کرد.
٢- زیرا می دانست ھدیه ی جو که شانه ای با نگین ھای کوچک است قطعاً مورد توجه مادر قرار
می گیرد و ارزش ھدیه ی اورا دوباره پایین می آورد.
٣- تا ارزش ھدیه ی برادرش حفظ شود .
۴- جو (راوی داستان )
۵- تکلیف دانش آموزی .

 

درس یازدھم مسافر صفحه ی ٩٠
١- آخر دنیا جایی که مرز آفرینش و دنیای خلقت است .
٢- عقل مصلحت اندیش
٣- تیمور لنگ
۴- مصلحان ، بھشتی و رستگارند و ستمگران ، بدفرجام و دوزخی .
۵- با بیت اول : نیرویی به من ده تا قدرت و توان خود را از روی کمال عشق و نھایت محبت ،
تسلیم خواسته ھا ورضای تو کنم .
بیت دوم : قدرتی به من بخشا تا روح خود را از تعلق به جنبه ھای ناچیز روزگار بی نیاز کنم و از
ھرچه رنگ تعلق پذیرد ، آزادش سازم .
۶- ارزشمندی اشک را می رساند زیرا اشک از دل برخاسته و مظھر احساسات و عواطف پاک
انسانی است .
اظھار فروتنی می کند (من چیزی نیستم ) می گوید من ابتدا اشک شوق ، سپس اشک
دوستی و اکنون اشک اندوھم چون اظھار فروتنی می کند لذا کمال می یابد.
٧- تکلیف دانش آموزی
٨- درشعر سعدی قطره در مقابل عظمت دریا اظھار فروتنی می کند و ھمین او را به کمال می
رساند (به در تبدیل می شود ) و دراین جا نیز اظھار کوچکی قطره را به کمال می رساند.
در ھردو تواضع و فروتنی قطره ھا را به کمال می رساند.
٩- تکلیف دانش آموزی

 

خودآزمایی درس دوازدھم از کعبه گشاده گردد این در صفحه ی ٩۶
١- حتی اگر خود بمیرد محبوبش (عشقش ) پایدار بماند و عاشق تر شود و خداوند از عمر او
بکاھد و به عمر لیلی بیفزاید .
٢- بیت ٢١ - از عمر من آن چه ھست بر جای بستان و به عمر لیلی افزای
و بیت ١٩ – کز عشق به غایتی رسانم کاو ماند اگر چه من نمانم
٣- زبان نرم و لطیف و بیانگر احساسات و عواطف و آرزوھای انسانی .
۴- چون رایت عشق آن جھانگیر شد چون مه لیلی آسمان گیر
رایت عشق ، مه لیلی وجه : زیبایی
مشبه به مشبه مشبه به مشبه
رایت عشق مثل مه لیلی آسمان گیر شد
مشبه ادات مشبه به وجه شبه
فرزند عزیز را به صد جھد / بنشاند چو ماه در یکی مھد
مشبه ادات مشبه به

 

خودآزمایی درس سیزدھم در امواج سند صفحه ی ١٠٢
١- بیانگر زوال حکومت خوارزمشاھی . ( وقتی شاعر یا نویسنده با بیان کلماتی در آغاز نوشته ی
خود فضای کلی آن را مشخص می کند به آن فضا سازی یا براعت استھلال می گویند )
٢- آتش ھای ترک : آتش افروزیھای مغولان ، خون تازیک : خون ایرانیان
٣- خون آلودگی ایران کھن و زوال حکومت خود را دید .
۴- در بیت ١٠ - درآن دریای خون در قرص خورشید / غروب آفتاب خویشتن دید : منظور آسمان
خون رنگ غروب است .
در بیت ١۴ - درآن دریای خون در دشت تاریک / به دنبال سر چنگیز می گشت : منظور خون
سربازان کشته شده (خون کشتگان ) که در دشت نبرد چون دریایی به راه افتاده بود.
۵- موج : به کوه گران (بیت ھجده ) و به سیماب (بیت بیست و دو )
رود: به سد روان (بیت بیست ) ، اژدھای زندگی خوار (بیت سی و دو) و دریای بی پایاب (بیت
سی و ھفت )
۶- با بیانی حماسی آن را خروشان ، ژرف ، بی پھنا ، کف آلود مانند سدی روان و اژدھایی
زندگی خوار و چون دریایی بی پایاب وصف می کند .
٧- از بیم بدنامی وبرای این که بتواند بدون دغدغه بجنگد ودرصورت لزوم بتواند برای تجدید قوا فرار
کند.
٨- عبور از دریایی عمیق بعد از پشت سر گذاشتن جنگی سخت .
٩- حکومت وزندگی خود را از دست رفته می دید. از درد غرق شدن کودکان مانند موی خود به
پیچ وتاب و پریشانی افتادند.
١٠ - چون به پاس ھر وجب از خاک این سرزمین سرھا و افسرھای بسیار فدا شده است ، پس
باید قدر وطن را دانست و آن را کوچک و خوار نشمرد.
١١ - نمونه ھا بسیار است ، جانبازی رزمندگان در رھا سازی خرمشھر و … ( تکلیف دانش آموزی
(
١٢ - چھارپاره، ازچند بند ھم وزن تشکیل شده است و ھر بند شامل چھار مصراع که مصراع ھای
زوج آن ھم قافیه اند و پس از مشروطه در ایران ابداع شده است و شامل موضوعات غنایی و
اجتماعی است .
ولی مثنوی : ابیاتی به ھم پیوسته و طولانی است که ھر بیت قافیه ای مستقل دارد و از دیر باز
در ادبیات ما رواج داشته است و موضوعات بسیار متنوعی دارد .
نمونه ھای مثنوی : تکلیف دانش آموزی

 

خودآزمایی درس چھاردھم صفحه ی ١٠۶
١- مردم بی ھنر
٢- مغیلان مخفف ام + غیلان (غولان ) = مادر غولان . مغیلان یا خار شتر درختچه ای است که
در صحرا می روید، چون باد در لای بوته ی مغیلان صدای ھوھویی تولید می کرد قدما فکر می
کردند که این درختچه ماوای غولان است و غول در زیر آن ، بچه گذاشته و صدای زوزه باد صدای
بچه ھای غول است . به ھمین دلیل مسافران از نزدیک شدن به این درختچه ھا بخصوص در
شب واھمه داشتند .
٣- از اصالت موروثی به گوھر اصل و از اصالت اکتسابی به گوھر تن و گوھر ھنر نام برده شده
است .
۴- خرد و دانش .
١- زبان سرخ سر سبز را بر باد می دھد . ٢- تا مرد سخن نگفته باشد / عیب و ھنرش نھفته -۵
باشد
٣- زبان آید زیان آید ۴- زبان پاسبان سراست
۵- زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم / به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
۶- زبان بسته باید گشاده دودست / زبان بسته بھتر که گویا به شر ٧- زبان ترجمان دل است
٨- زبان ، بسیار سر برباد داده است ٩- زبان ، سر را عدوی خانه زاد است (وحشی)
١٠ - زبان بند کردن به صد قید و بند – بسی به زگفتار ناسودمند (امیرخسرو)
١١ - زبان چرب گویا و دل پر دروغ بر مرد دانا نگیرد فروغ (فردوسی)
١٢ - زبان چیره گردد چوشد دست چیر
١٣ - زبان خلق تازیانه ی خداست
١۴ - زبان خوش مار را از سوراخ بیرون آورد .
١۵ - زبان در دھان ای خردمند چیست – کلید در گنج صاحب ھنر
١۶ - چو دربسته باشد چه داند کسی – که گوھر فروش است یا پیله ور (سعدی)
١٧ - زبان دردھان کسی گذاشتن
١٨ - زبان را بپای از بد اندیش و دوست – که نزدیک تر دشمن سزت اوست (سعدی)
١٩ - در فتنه بستن دھان بستن است ( امیر خسرو )
٢٠ - اگر خاموش باشی تا دیگران به سخنت آرند بھتر که سخن گویی و خاموشت کنند (منسوب
به سقراط)
٢١ - زبان گوشت است به ھر طرف بگردانی ، می گردد . ٢٢ - زبانم مو در آورد .
٢٣ - زبان مرغان مرغان دانند ٢۴ - زبانش با سرش بازی می کند .
٢۵ - زبان و گوش دادت کلک نقاش که گاھی گوش شو گاھی زبان باش (وحشی ) (از امثال و
حکم دھخدا)
۶- آدمی بردیگر جانوران به ده درجه که در تن اوست بر حیوان برتری یافت : پنج درجه ی درونی و
پنج درجه ی بیرونی که پنج درجه درونی عبارتند از : اندیشه ، به خاطر سپردن ، تخیل و
تشخیص و سخن گفتن و پنج درجه بیرونی : قوه ی شنوایی ، بینایی ، بویایی ، لامسه و
چشایی و از این قوه ھا و نیروھا آن چه جانوران دیگر دارند به پای نیروھای آدمی نمی رسد.
٧- با بند اول درس ارتباط دارد.
٨- وقتی این را دانستی ، زبان را به خوبی و ھنر آموختن عادت بده و زبان را جز به خوب گفتن
عادت مده زیرا زبان تو دایم ھمان چیزی را می گوید که تو آن را بدان وادار کرده باشی زیرا گفته
اند : ھرکس زبان او خوش تر باشد ، طرف داران او بیشتر خواھند بود و با داشتن ھمه ی ھنرھا ،
تلاش کن سخن را در جای خود بگویی زیرا سخن بیجا حتی اگر خوب باشد ، زشت به نظر می
رسد و از سخن بی فایده دوری کن زیرا سخن بی فایده تماماً زیانکاری است و سخنی که از آن
بوی دروغ بیاید و بوی ھنر از آن به مشام نرسد ، نگفتنش بھتر است .
پنج مورد از تفاوت ھا : ١- زفان = زبان ٢- تو او را برآن داشته باشی : تو آن را بدان وادار کرده
باشی
٣- سخن به جایگاه : سخن به موقع و بجا
۴- سخن نه بر جایگاه : سخن بیجا و بی موقع
۵- دوری گزین : دوری کن ۶- زشت نماید : زشت به نظر می رسد و …
٩- اصالت اکتسابی که انسان با عقل و خرد خود، آن را کسب می کند .

 

خودآزمایی درس کدام قبله صفحه ی ١٠٧
١- روی برخاک مالیدن و تعظیم کردن در برابر شاه .
٢- طمع
٣- انسان از نفس شھوت پرست اطاعت نکند.
۴- معنی : ای رسول ) آیا دیدی آن کسی که ھوای نفسش را خدای خود قرار داده است ؟ با
بیت پایانی تناسب معنایی دارد.

 

خودآزمایی درس متاع جوانی صفحه ی ١٠٩
١- مرغ زیبا ، متاع ، گنج
٢- زیرا می گوید معنی آن را فقط به ھنگام پیری خواھد دانست پس سؤال کردن اکنون بی فایده
است. اگرمی تواند اکنون قدر جوانی را بداند زیرا جوانی دیری نخواھد پایید .
٣- قطعه . زیرا چند بیت ھم وزن است که مصراع ھای زوج آن ھم قافیه است و وحدت موضوع
دارد .
۴- پیام شعر این است که : انسان در جوانی مغرور نیرو و توان خود است وقتی پیر شد متوجه
می شود که پیری ، قدرتمندان را نیز ناتوان می کند و پروین نیز ھمین مفھوم را درشعر خود بیان
کرده است و البته پروین می خواھد قدر جوانی را بدانیم زیرا زود می گذرد و چنین نتیجه گیری
ای در قطعه ی احمد مشکان طبسی نیامده است .
قطعه طبسی دو بیت است ولی ابیات قطعه ی پروین بیشتر است و در قالب مناظره نیز سروده
شده است .

 

خودآزمایی درس پانزدھم صفحه ی ١١٨
١- لباس را برای مصونیت و به عنوان حریمی قابل اطمینان در مقابل نگاه ھای پلید می پوشد .
٢- یعنی لباس نباید مثل پوست انسان را عریان و برھنه نشان دھد بلکه به عنوان خانه ای
بایدحریم امن او در مقابل نامحرمان باشد و به او آرامش و امنیت ببخشد .
٣- فرھنگ و شخصیت و اعتقاد و ارزش ھای اعتقادی ھرفرد در لباس پوشیدن او ھویدا می شود.
۴- پوچی و دروغین بودن بخش ھایی از تمدن غرب . (فرھنگ برھنگی غرب )
۵- برخی معتقدند حجاب محدودیتی برای فعالیت ھای اجتماعی است درحالی که چنین نیست
. پوشش و حجاب به انسان آرامش و مصونیت می بخشد و باعث می شود به جای آراستن
ظواھر با آسودگی به فعالیت بپردازد و به جای این که به زن و مرد بودن خود بیندیشدبه انسان
بودن خود فکر کند و به عنوان قطره ای به دریای جامعه بپیوندد .
۶- فعالیت دانش آموزی به منابع زیر می توان مراجعه کرد:
١- الجزایر مردان مجاھد از حسن صدر ٢- الجزایر و مسئله ی حجاب از فرانتس فانون
٣- زنده بادآزادی از علی وافی

behtardownload.loxblog.com

خودآزمایی درس شانزدھم صفحه ی ١٢٣
١- در عھد پیغمبر مسجد جایی بود که مسلمانان آن جا جمع می شدند و پیامبر در ھمان جا
کارھای امت را حل و فصل می کردند. در دوره ھای بعد اھل حدیث حلقه ھای خود را در آن جا بر
پا می کردند و صوفیه برای اعتکاف در مسجد خلوت می گزیدند و حوزه ھایی برای مقابله و
تلاوت و تعلیم تجوید و قرائت قرآن در آن جا تشکیل می شد.
٢- ناشی از تنوع و اختلاف نژاد اقوامی که سرزمین آن ھا به وسیله ی مسلمانان فتح می شد.
٣- زیرا تمام تصوری که از زیبایی در ذھن معماران و ھنرمندان بوده است در مسجد مجال بروز
یافته است . ھنرھای مختلفی از قبیل : معماری در توازن اجزا ، نقاشی در نقوش و الوان کاشی
ھا ، خوش نویسی در الواح و کتیبه ھا ، شعر در موعظه ھا ، موسیقی در صدای مؤذن و بانگ
قاری و واعظ و صنایع دستی برای تکمیل و تزیین این مجموعه ی الھی به میدان آمده اند .
۴- جلوه ھای گوناگون فرھنگ و ھنر اسلامی در طی قرن ھای دراز در بنای مسجد مجال بروز
یافته است پس یک مورخ می تواند با مطالعه در مساجد ، تصویر روشنی از تمدن و تاریخ اقوام
مسلمان عالم را پیش چشم خود مجسم کند .
۵- احیای ھنرھای قدیم برای ترمیم واصلاح آن چه ازاین ابنیه ی خدایی فرسوده شده است
وتعیمرھرچه از آن جمله در حال ویرانی است .
۶- که مردم مساجد را خالی نگذارند و درمساجد شرکت داشته باشند .
، ٧- بر اساس شماره ی حروف ابجد عدل مظفر : ع = ٧٠ ، د = ۴ ، ل = ٣٠ ، م = ۴٠ ظ = ٩٠٠
ف = ٨٠ ، ر = ٢٠٠ این اعداد را جمع می کنیم :
٧٠ + ۴ + ٣٠ + ۴٠ + ٩٠٠ + ٨٠ + ٢٠٠ = ١٣٢۴
سال ١٣٢۴ ھ .ق به دست می آید که سال تأسیس مجلس شورای ملی سابق بوده است .

 

خودآزمایی درس ھفدھم کلاس نقاشی صفح ی ١٢٧
١- اسلیمی : از طرح ھای اساسی و قراردادی ھنرھای تزئینی ایرانی مرکب از پیچ و خم ھای
متعدد که انواع مختلف آن با شباھت به عناصر طبیعت مشخص می گردد .(معین)
شکل تغییر یافته ی کلمه ی اسلامی .
٢- گرته برداری (گرده برداری ): با خاکه ی زغال و غیر آن ، تصویر چیزی را طراحی کردن (معین)
٣- بی رنگ : نمونه و طرحی که نقاش به صورت کم رنگ یا نقطه چین بر کاغذ می آورد و سپس
آن را کامل رنگ آمیزی می کند ، طرح اولیه
۴- روزگاری : از روی طرحی نقاشی کردن ۵- نقطه چینی : خط یا سطحی را به وسیله ی نقطه
ھای متعدد پرکردن .
صورتگری : نقاشی
٢- در دو بند اول درس که جملاتی شعر گونه به دنبال ھم آورده است و ھمچنین در صفحه ی
١٢۶ پاراگراف دوم دست معلم ازوقب حیوان روان شد ، فرود آمد … به طور کلی نحوه بیان ادبی
درکل متن ذوق شاعری نویسنده را به ما گوشزد می کند.
١- ایجاز و کوتاھی جملات ٢- استفاده از کلمات ھماھنگ و متناسب ٣- پرھیز از تکرار . -٣
۴- مسلمانان معتقد بودند خداوند خالق انسان و طبیعت است و شبیه سازی از روی انسان در
اسلام شرک به شمار می آمده است و اگر کسی انسانی را به تصویر می کشید ، می گفتند
در آخرت باید درآن روح بدمد و مورد بازخواست قرار گیرد و کشیدن چھره ی انسان را نوعی شرک
می دانستند و به خصوص در مسجد آن را حرام می دانستند و تاکنون نیز این عقیده وجود دارد
که نصب عکس در مسجد کراھت دارد.
۵- حرفی به کارش بود (کنایه از مشکل داشت ) ، دستی نازک داشت (ظریف می کشید) ،
صورتک به رو نداشت (تظاھر نمی کرد) و … .
۶- سادگی و صمیمیت درآن حاکم بود، دل خواه و روان بود . خشک نبود و خندیدن در آن روا بود.
٧- برآمدگی پشت و سم ھا ی اسب ، شتابان خط ھایی در ھم کشید و علفزاری ساخت و
حیوان را تا ساق پا در علف نشاند .

 

خودآزمایی درس ھجدھم – مشروطه ی خالی صفحه ی ١٣۵
١- یکی از راه ھای طنز استفاده از مسائل عادی زندگی و ارتباط دادن آن با مسائل و مشکلات
سیاسی و اجتماعی است و دھخدا با استفاده از مشاجره پدر ومادر خود می خواھد کلاھبرداری
و دروغگویی وکلا را در زمان خود بیان کند.
٢- بسته شدن عقد دختر عمو ، پسرعمو در آسمان ، سی وسه بندم به تکان افتاد . (در
پزشکی قدیم معتقد بودند که استخوان ھای بدن آدم با سی وسه بند به ھم متصل شده است
(
٣- بی سواد ، زیرا تفاوت عقد نامه و وکالت نامه را متوجه نمی شود .
۴- نویسنده خود نیز با دختر عمویش نامزد بوده و می دانسته که جدا کردن نامزد از نامزد چه
ظلم عظیمی است .
۵- برای اعتراض به دخالتھای روسیه در امور داخلی ایران و اعتراض به محمد علی شاه عده ای
از مبارزان مشروطه در سفارت انگلیس و عده ای در شاه عبدالعظیم دست به تحصن زدند.
۶- زیرا می داند مردم از وکیل خیر نخواھند دید ھمان طور که مادرش خیر ندیده بود .
٧- ننه ، جاپن ، پتل پورت .
٨- تکلیف دانشآموزی .

 

خودآزمایی درس نوزدھم – حاکم و فراشان صفحه ی ١۴٠
١- یعنی آن وقت سروکارت با فراشان خواھد بود که با چوب دستی ھای خود حساب تو را می
رسند و تو را کتک می زنند .
٢- نظام عریض و طویل تشریفاتی دربار در اواخر قرن سیزدھم ھجری .
٣- توجھی نشان نداد ، اعتنایی نکرد ، خود را به نفھمیدن زد . امر

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسندگان
پيوندها
آخرين مطالب
  • جی پی اس موتور
  • جی پی اس مخفی خودرو

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین بازی ها و بهترین برنامه ها و آدرس behtardownload.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.